درس های مهم عید قربان

واژه ی «عید» برگرفته از ریشه ی «عَود» به معنای بازگشت است، و واژه ی «قربان» در یک تفسیر، برگرفته از قربت به معنای نزدیکی است. بر این اساس، «عید قربان» به معنی بازگشت معرفتی و تقرّب الی الله است.

در این ماه مبارک، در مدینه منوره و مکه مکرمه به واسطه ی حضور زایران و حجاج، فضایی معنوی ایجاد می شود که در آن فضا، آدمی با زدودن زنگارهای دنیا و حجاب های مادی و پرده های نادانی و خویشتن بینی از روح و جان خویش، تلاش می کند مبتنی بر فطرت سلیم و بی‌آلایش خویش، بازگشتی معرفتی به سوی ذات باری تعالی داشته باشد و در این بازگشت، خویشتن خویش را قربانی مسیر تکامل نماید و با فداکردن خویش، خدا را بیابد. و همین رمز و راز در همه ی سرزمین ها تکرارشدنی است مشروط بر آن که خلوص نیّت و قصد قربت در آن باشد.

روز عید قربان به عنوان روز ابراهیم خلیل‌الله علیه السلام است که از آن شیخ الانبیا علیهم السلام، یک نمونه‌ى فداکارى تاریخى و کم‌نظیر در این روز شریف سر زده است. (صافات، آیات ۱۰۱ تا ۱۰۵) قربانى کردن فرزند و آمادگى براى این فداکارى بزرگ. و چه زیبا خداى مهربان از این‌که آن نوجوان معصوم به دست پدر معصوم خود ذبح شود، جلوگیرى کرد: «و فدیناه بذبح عظیم»؛ اما آن پدر و آن پسر، کار خود را تمام کردند و اقدام صادقانه‌ى خود را انجام دادند و فرمانبرداری مطلق خویش را نسبت به ذات لایزال سبحانی نشان دادند.

و عجیب آن است که برای فرزند اسماعیل سلام الله علیه، سال ها بعد به نام عبدالله بن عبدالمطلب، دوباره قرعه ی قربانی شدن به نامش می افتد و خلقی را که شیفته ی خصال نیکوی او بودند، نگران می سازد و به تدبیر یکی از دانایان عرب، میان او و ده شتر قرعه می اندازند تا درنهایت وقتی به صد شتر می رسد، قرعه به نام شتران می افتد و عبدالله از قربانی کردن می رهد و بی جهت نیست که فرزند او، پیامبر اعظم خاتم محمّدبن عبدالله صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمود: «أنا ابن الذبیحین». من فرزند دو قربانی ام! و عجیب تر آن که سال ها بعد همین ماجرا به صورت دیگری اما بسیار تلخ تر برای فرزندان همان پیامبر اعظم خاتم صلّی الله علیه و آله و سلّم اتّفاق می افتد که بگذاریم و بگذریم!

تزکیه‌ى نفس و فلاحى که بر تزکیه‌ و تهذیب نفس مترتّب است، فداکاری عظیم می طلبد و چه باک که در راه عظیم، باید عظیم بود و از عظیم ها گذشت، و تنها کسانی که نفس خود را تزکیه کنند و در این راه از همه چیز بگذرند و تعلّقات خویش را پشت سر گذارند، به رستگارى نهایی و واپسین خواهند رسید.

قربانی کردن ریشه در تاریخ دیرینه دارد. ماجرای قربانی هابیل و قابیل و پذیرش قربانی هابیل که با تقوا و خلوص همراه بوده است و ردّ قربانی نادرست قابیل که ریشه در بی تقوایی او و غرض ورزی اش داشته، از اولین مراسم قربانی در تاریخ بشری است و می دانیم که قابیل، کینه ی برادر خود هابیل را در دل پروراند و در نهایت به سبب بی تقوایی قابیل و تسلّط وسوسه های نفسانی و فریب خوردن او از شیطان، هابیل را کشت و تخم کینه و نفاق را در عالم کاشت. (مائده، آیه ۳۰)

هدف از تشریع قربانی برای همه امّت ها این بود که تنها در برابر خداوند یکتا تسلیم باشند و هر آن چه او فرمان می دهد، به حکم تعبّد عمل کنند. درواقع، به تعبیر قرآن کریم، فلسفه ی اصلی حج و قربانی، «تقوا و تزکیه» است (حج، ۳۶ و ۳۷) که راه اصلی تقرّب جویی عندالله است. ضمن این که «سنجش تعبّد و ایمان و تسلیم محض» (حج: ۳۴)، «خداشناسی» (مائده، ۹۷)، «شکر در برابر نعمت های فراوان خداوندی» از جمله چارپایان (حج، ۳۶) و «ذکر الله» و یادکرد خداوند در روزهای مشخّص و معیّن (حج، ۲۷ و ۲۸ و ۳۶) از دیگر اهداف تشریع قربانی در حج است.

قربانی کردن، کارکردهای فراوانی دارد که از آن جمله می توان «دستیابی به رحمت واسعه الهی» (حج، ۹۷ و ۹۸)؛ «قرارگرفتن در زمره نیکوکاران و اهل احسان» با اطعام به نیازمندان (حج، ۳۶ و ۳۷) و «بهره مندی از مغفرت الهی» (مائده، ۹۷ و ۹۸) را ذکر کرد.

این روز بزرگ و حرکت رمزی آن و نمودار جاودانى و همیشگى از دو پیامبر بزرگ و یکی از اسوه های زیبا، دو درس زیبا و ماندنی با خود دارد:

درس اول: همه‌ى کسانى که راه توحید را مى‌پیمایند و خود را پیرو پیغمبران خدا مى‌دانند باید تمرین کنند تا به ‌جایی برسند که نثارکردن جان خویش و جان عزیزان در راه خدا دشوار نباشد. بر همین اساس، انسان مسلمان باید دلش براى فداکارى آماده باشد و دستش در انجام فداکارى ها نلرزد و بی شک، مایه‌ى اصلى این فداکارى، قدرت روحى مسلمان معتقد در راه خدا و نیّت خالصانه ی او است که همین نیّت و اراده، او را به خدا نزدیک مى‌کند. آدمی که خود را از پلشتی های اعتقادی و عملی دور نگه می دارد و با سپری از تقوا خود را محافظت می نماید و سپس با تزکیه و خودسازی، هوای نفس را مطیع عقل و وحی می سازد و اجازه نمی دهد تا وسوسه های ابلیسی و خواسته های نفسانی وی را مطیع خود سازد، مسیر اصلی تقرّب به پروردگار را یافته است.

و همین فرد در جای دیگری پس از کشتن هوای نفس خویش و پاگذاشتن بر خواسته های مادّی، با اطاعت از عقل و وحی، به فداکاری خویشتن خویش در راه خدا و جهاد و جانفشانی روی می آورد و از روی اختیار، با قربانی کردن جان و مال خویش در راه ذات اقدس الهی، خود را ذبیح الله می سازد.

درس دوم: برائت و بیزاری جستن از دشمنان خدا است. این دو پیامبر در راه فداکاری خویش، با وسوسه های فراوانی روبر شدند که شیطان رجیم بر آنان القا می کرد و این دو، با رمی آن شیطان و برائت جستن از آن دشمن همیشه خدا و انسان، حرکت کمالی خویش را به انجام رساندند. آن دو هم از بت پرستی و خورشیدپرستی و ستاره پرستی و ماه پرستی بیزاری خویش را اعلام کردند: «اذ قالوا لقومهم انا برآؤا منکم و مما تعبدون من دون الله کفرنا بکم و بدا بیننا و بینکم العداوة و البغضاء حتى تؤمنوا بالله وحده» و هم از شیاطین جنّ و انس. شیاطینی که هنوز هم بر طبل های تفرقه می کوبند و امّت اسلامی را درگیر اختلاف های فرقه ای می سازند و خود از این آب گل آلود، ماهی به تور می اندازند.

و بی تردید این دو درس، در همیشه ی تاریخ با هم همراهی دارند: فداکارى در راه خدا و بیزارى از دشمنان خدا و آن ها که با حرکت در خط غیر خدا، بر ارزش های الهی طغیان می کنند.

تمرین هماره ی درس های ابراهیم سلام الله علیه و پیاده کردن آن ها در زندگی فردی و جمعی، راه بزرگ عبودیّت رحمان و ورود در منطقه ی توحید خدا است. چرا که ابراهیم برای ما اسوه است: «قد کانت لکم اسوة حسنة فى ابراهیم و الذین اتبعوا معه».

این عید سعید، با معنویّت ‌و شور و حال خاصّی که در فضای مؤمنانه ایجاد می کند، دل ها را با خدا پیوند می دهد و به آدمی می آموزد که جز خدا نبیند و جز به او توکّل نکند و از هیچ چیز جز خدا نهراسد و تقوای الهی پیشه سازد و بر بندگان خدا محبّت ورزد و از دشمنان او برائت جوید و و رازگویی و نیازخواهی با ذات بی نیاز نماید و به تعبیر مولانا، خویش را بهر عید، فربه کند تا قربانی تقواپیشگی اش قبول افتد و این همه، سرآغازی است برای بندگی نوین و عبودیّتی عالمانه پس از بازگشت معرفتی به خویشتن خویش و تقرّب الی الله در عید سعید قربان.

قربانی کردن تنها کشتن چارپایی در مسلخ منی نیست، بلکه باید انسان در مسلخ عشق، هواهای نفسانی خویش را به قربانگاه معشوق برد و آنگاه در موعد لازم و هنگام ضروری، به تیغ جهاد در راه خدا، شربت شهادت بنوشد و خود را قربانی آرمان های الهی کند؛ زیرا آن چه موجب تقرّب است و به خداوند می رسد، همان اعتقادات و نیّات پاک و ارزشمند و رفتارهای صالح و نیکی است که در پرتو جهاد اکبر نفس در رزم درونی و میدان جهاد اصغر در رزم بیرونی، بروز و ظهور می یابد.

سخن کوتاه کنیم. آدمی باید در قربانگاه معشوق و موانع محبوب، خودش تصمیم بگیرد: یا با دل کندن از نماندنی ها، نفس خویش را قربانی کند و به سوی فطرت الهی خود بازگشت نماید که در آن صورت با دل کندن از اسماعیلش، عید بزرگ برایش حاصل است و باید منتظر امتحانات بزرگ تر باشد که جوایز بزرگ تری هم دارد. یا با دل بستن به نماندنی ها و وابستگی به تعلّقات، نمی تواند از داشته های مادّی اش دل بکند و دست و پا بسته در زمین، از سعادت نهایین باز می ماند.

و من در این زمانه ی پر ریب و ریا و در عصر زر و زور و تزویر، هماره به این می اندیشم که اگر هابیل قربانی اش را به قصد تقرّب به خدا هدیه می کند و بعد هم خود، ناجوانمردانه به دست برادرش قابیل قربانی می شود، اگر بعدها فرزندش ابراهیم باید اسماعیل خود را به قربانگاه ببرد و اگر بعدها فرزند او عبدالله، باید به قربانگاه برود و این هر دو پس از اتمام امتحان سرافرازی، از قربان شدن رهایی یابند و اگر فرزندان او بعدها به قربانگاه می روند و در راه خدا ذبح می شوند، ما باید از کدام دل بستگی مان دل بکنیم تا راهی دیار حبیب شویم! مانع محبوب ما چیست که باید از آن بگذریم؟ و قربانگاه ما کجاست تا بدان سو رهنمون شویم؟

عید سعید قربان؛ عید حرکت به سوی علم و معرفت در سایه سار حکمت حج؛ عید جان باختن و قربان کردن جان خویشتن در پای معشوق و قربانی نفس خویشتن در منای قربت حق سبحانه و تعالی؛ عید احساس مبارکی و نوشوندگی به واسطه ی ارتباط نزدیک تر با خدای سبحان و «بدیع السموات و الارض»؛ و عید نوشدن ظاهر و باطن بر اثر تجلّی الهی در عید؛ بر همگان مبارک باد.

About ادمین

Check Also

ولادت رسول اکرم (ص) به روایت اهل سنت

فاصله میان ۱۲ ربیع‌الاول که سالگَرد ولادت پیامبر اسلام بنا بر روایات أهل سنت تا …