در میان دغدغه روزمره من و تو، هستند کسانی که دغدغه زندگیشان حیات ماست. سرکار خانم احمدی شمس، بانوی کارآفرین نمونه سال ۸۹ و مدیر موسسه خیریه امام حسن مجتبی(ع) راوند کاشان با ماست. مادری که سرطان، این خانمان سوز درد دوران، جوان بیست و هفت ساله اش را از او ربود و این بانوی فرزانه پس از از دست دادن فرزند دلبندش با همتی مردانه و ستودنی به یاری بیماران سرطانی و حمایت بی دریغ از خانواده آنها شتافت. اکنون چشمان نیازمندی در انتظار کمک بی منت این مادر ارجمند است. با آنها اشک ریخته، افتاده، اما زانو نزده است و هنوز کنارشان ایستاده است. اما چه خوب است ما هم به یاری این بانوی فرزانه بشتابیم و گره از گره های خلق بگشاییم. چو عضوی به درد آورد روزگار / دگر عضوها را نماند قرار.
لطفا خودتان را برای خوانندگان ما معرفی فرمایید.
زهرا احمدی شمس هستم. متولد سال ۱۳۴۷ در تهران. در سال ۱۳۶۰ ازدواج کردم و از تهران به همراه همسرم به شهر راوند هجرت نمودم. از همان سال های اول با قالی کاشان آشنا شدم و خیلی زود شروع به قالی بافی کردم. در روزهای جنگ چون قبلا در تهران با خدمات پرستاری آشنا بودم و در راوند آن روز شخص خانمی نبود که در این گونه امور به مردم خدمت رسانی کند، بنده در زمینه تزریقات و پانسمان به مردم خونگرم راوند خدمت می کردم. مردم راوند چون دارای پیشینه مذهبی کهنی هستند مایل بودند خانواده هایشان برای انجام این امور به بنده مراجعه کنند تا دیگران. این موضوع باعث آشنایی و اعتبار روز افزون بنده شد. در سال ۶۸ در حدود ۵۰ نفر کارآموز در زمینه هنر خیاطی زیر نظر بنده مشغول کار شدند که بسیار برای من خوشحال کننده بود. در سال ۱۳۷۰ به بنده یشنهاد شد تا در کارهای تولیدی بازاری فعالیت کنم و خوشبختانه در آن زمان نیز بسیاری از زنان شهر راوند هم پای بنده مشغول کار شدند.
چگونه شد که به فکر راه اندازی موسسه خیریه امام حسن(ع) افتادید؟
وقتی فرزندم مصطفی دچار سرطان شد و من با آنکه با ایجاد شغل به گونه ای در تامین معیشت خانواده هایی سهیم بودم از پا افتادم و شخصا معنای درد را فهمیدم. تصمیم گرفتم که به تاسیس یک موسسه خیریه اقدام نمایم. در طول دوران درمان مصطفی به این باور رسیدم که محبت اطرافیان و تامین منابع مالی بیماران نقش مهمی در بهبودی آنها دارد. یک روز وقتی دوستی بی دریغ به من کمک کرد با خدای خود عهد کردم که چه مصطفی زنده بماند و چه از دستش بدهم حتما برای کمک به بیماران سرطانی قدمی بر خواهم داشت.
به نظر شما مهمترین مشکلات بیماران سرطانی چیست؟
اولین مساله مشکلات مالی بیماران و خانواده های آنهاست. مشکلات روحی و عاطفی در درجه دوم قرار می گیرند. تامین منابع مالی نقش مهمی در بهبود بیماران سرطانی دارد. اما نکته ای که لازم است بیان کنم و از سر تجربه به آن رسیده ام این است که برای ایستادن در کنار یک انسان سرطانی قلبی بزرگ لازم است. چه بسیار کانون خانواده ها که از هم پاشیده است. بارها زنان و مردانی را دیدم که عزیزانشان را رها کرده اند. اما انسانهایی هم بودند که به من و امثال من درس ایثار و گذشت دادند.
الان وضعيت درمان بیماران سرطانی در کاشان چگونه است؟
خوشبختانه در این باره تلاش های زیادی از مسئولین امر صورت گرفته است. مسئولین فرمانداری تلاش های زیادی داشته اند. انشاءلله اگر بیمارستان آیت الله یثربی که گویا با مشکل پزشک مواجه است افتتاح شود بار سنگینی از دوش خانواده های این عزیزان برداشته خواهد شد. شما در نظر داشته باشید چقدر برای یک بیمار سرطانی که از نظر روحی و جسمی صدمه دیده است سخت خواهد بود که هفته ای چند بار در مراکز پزشکی شهرهای دیگر سرگردان باشد. کاشان نیاز به یک دستگاه پرتو درمانی دارد که با وجود این دستگاه بسیاری از مخارج بیماران سبک تر می شود.
از مسئولین چه توقعاتی دارید؟
ما خودمان خواسته ایم که در این راه قدم برداریم. از مسئولین خواهش می کنیم به کمک ما بیایند. سرطان درد همه است. من و شما ندارد. در جریان مداوای یک بیمار سرطانی یک جامعه درگیر هستند. ما به عنوان عضوی از این جامعه باید در کنار هم باشیم. بودن من بودن ماست. در هر لباسی که باشیم مهم نیست، مهم این است که تشخص یک انسان را حفظ کنیم. همه ما دارای حق حیات یکسانی هستیم و خداوند در هیچ امتحانی ما را تنها نخواهد گذاشت. امیدواریم به ما اجازه داده شود در مکان های عمومی صندوق هایی داشته باشیم.
و حرف آخر؟
من از شما و دیگر دوستان سپاسگزاری می کنم. امیدوارم هیچ مادری به داغ فرزند گرفتار نشود. یادم هست وقتی درگیر مداوای مصطفی بودم خانمی که متصدی امور بیمارستان بود و من برای مرتفع ساختن کار یک بیمار سرطانی کاشانی پیگیر بودم به من گفت: شما با این همت و پشتکار که با وجود بیماری فرزندتان در پی رفع مشکلات دیگران هستی اگر یک موسسه خیریه داشته باشی چه می کنی؟ ما دست یاری به سوی خیران ارجمند دراز می کنیم و حاضریم در مقابل خدمات اخذ شده پاسخگو باشیم و تعهد می دهیم که به جز به خدمت صادقانه نیندیشیم. شاید این خواست خدا بوده است که من در این مسیر قرار گرفته ام. امیدوارم اعمال خیر من در درگاه خداوند پذیرفته شود.