وقتي امام به سوي مدينه رفت، معاويه که ديگر خيالش از طرف آنحضرت راحت شده و تسلط کاملش بر عراق به دست آورده بود، شروع به آزار و اذيت مردان حق و طرفداران علي عليه السلام کرد. او با تغييراتي که در احکام الهي به وجود ميآورد روز به روز …
Read More »گناه داود نبی!
خداوند حضرت داود را با اوصاف برجستهای توصیف کرده است از جمله: ۱. صاحب کتاب زبور: وَآتَیْنَا دَاوُودَ زَبُورًا ؛[۱] ما به داود زبور را دادیم. ۲. صاحب فضیلت: «وَلَقَدْ آتَیْنَا دَاوُودَ مِنَّا فَضْلًا» ؛[۲] و به راستی داود را از جانب خویش مزیتی عطا کردیم. ۳. صاحب حکمت و …
Read More »داستان آموزنده تله موش
موشی از شکاف دیوار کشاورز و همسرش را دید که بستهای را باز میکردند. فهمید که محتوی جعبه چیزی نیست مگر تله موش، ترس وجودش را فرا گرفت. به سمت حیاط مزرعه که میرفت، جار زد: تله موش تو خانه است. تا به همه اخطار بدهد. مرغک قدقد کرد و …
Read More »حكایت شمس و مولانا
روزی شمس تبریزی، بر در خانه نشسته بود. ناگهان حضرت مولانا، قَدَّسَ الله از مدرسه پنبه فروشان بیرون آمد و بر استری رهوار سوار شده، تمامت طالب علمان و دانشمندان در رکابش پیاده از آنجا عبور میکردند؛ همانا که حضرت مولانا شمس الدین برخاست و پیش دوید و لگام استر …
Read More »پند دزد!
گويند ابوحامد محمد غزالى آن چه را فرا مى گرفت در دفترها مى نوشت. وقتى (زمانی) با كاروانى در سفر بود و نوشته ها را يك جا بسته با خود برداشت … در راه گرفتار راهزنان شدند. غزالى رو به آنان كرد و به التماس گفت:اين بسته را از من …
Read More »